۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

خامنه اي ، فاشيسم ديني و ديكتاتوري عريان

حرف هاي امروز خامنه اي ، ديكتاتور ايران ، نشان دهنده آن است كه همانگونه كه پيش بيني مي شد خامنه اي پرده برانداخته و ديكتاتوري عريان را برگزيده است. فرايند حركت به سمت ديكتاتوري عريان از سوي خامنه اي ، بعد از 18 تيرماه 1378 آغاز گرديد. در آن روزها بود كه ديكتاتور دربرابر آماج انتقادات دانشجويان كه براي اولين بار با شعارهاي خود او را مورد خطاب قرار داده بودند، تاب تحمل را از دست داد و با شعبده بازي روزه خواني جنبش دانشجويي را به شدت سركوب كرد. تا جايي كه عاقبت تحقيق در رابطه با حمله به كوي دانشگاه به " دزديدن يك ريش تراش" منتهي گرديد. خامنه اي ، از آن زمان بود كه براي اولين بار ديكتاتوري خود را در معرض انتقادات بي پرده جامعه مي ديد و شعارهاي همچون " سيد علي پينوشه ـ ايران شيلي نمي شه" ، " انصار جنايت مي كند ، رهبر حمايت مي كند" كه از سوي دانشجويان در 18 تير سر داده شد پاياني بود بر تقدس كذايي كه ديكتاتور در چارچوب ديني براي خود قائل مي شد. در واقع جنبش 18 تير ماه ، ديكتاتور را از پستو به ويترين جامعه آورد و در معرض نمايش انتقادات جامعه اي قرار داد كه مسبب ناكارآمدي و مشكلات موجود كشور را نظامي مي دانست كه او به عنوان ديكتاتور در راس آن قرار دارد. آن روزها آغاز حركت خامنه اي از ديكتاتوري به سوي پايه ريزي يك نظام فاشيسم ديني (حكومت اسلامي) و برگزيدن ديكتاتوري عريان بود. در واقع خامنه اي همان راهي را برگزيد كه تمامي ديكتاتورها در مواجهه با انتقادات و خواست تغيير جامعه انجام مي دهند، حركت به سمت سركوب بيشتر و شديدتر و تسري سلطه همه جانبه قدرت بر تمامي فضاهاي اجتماعي و كنترل جامعه با تمامي ابزار سركوب و اختناق. به همين علت نهادهاي امنيتي و سركوبگر بسياري شكل گرفت. نهاده هاي اطلاعاتي و امنيتي كه در قوه قضائيه ، سپاه پاسداران ، نيروي انتظامي و... تشكيل شد همگي نشان از انتخاب ديكتاتور در برگزيدن ابزار سركوب براي كنترل جامعه و پايه ريزي نظامي مستحكم بر بنيان ايدئولوژي فاشيسم ديني (كه منبع تئوريك آن را جريان مصباح يزدي و طرفداران احمد فرديد تامين مي كنند) داشت. همين رويه بود كه توانست خاتمي را مهار كند و او را تا سطح يك تداركاتچي در نظام پايين بياورد.
در كنار اين رويه در سركوب جامعه در داخل ، ديكتاتور براي اطمينان از دفع فشارهاي بين المللي و تحكيم پايه هاي نظام فاشيستي كه در حال طراحي اش بوذد، دستيابي به سلاح هسته اي را برگزيد و تمام تلاش خود را بر اين امر قرار داد كه در كوتاه ترين فاصله زماني، با دستيابي به سلاح هسته اي از نظر خود، نظام فاشيستي خود را از فشارهاي بين المللي مصون دارد. در اين زمينه ديكتاتور ، به شدت به الگوي كره شمالي متمايل است. او ديكتاتور كره شمالي را تحسين مي كند و ماندگاري آن را به سلاح هاي هسته اي آن كشور منتسب مي داند (درحالي كه به وضوح چشم بر فقر و درماندگي ملت كره شمالي مي بندد).
بر اين موارد بايد نكته ديگري را افزود كه ناشي از ميل ديكتاتورها در وراثتي كردن قدرت نهفته است. همانگونه كه پيش از اين توضيح دادم ، خامنه اي نيز همچون ديگر ديكتاتورها چنين ميلي را دارد و به همين علت است كه پسر خود مجتبي را در اداره امور كشور دخالت مي دهد و يا به بيان دقيق تر اين مجتبي خامنه اي است كه در پرده كارها را به پيش مي برد و در كنار پدر به طراحي نظام فاشيستي مدنظر مي پردازد و سوداي تكيه زدن بر جايگاه پدر دارد و البته با اخلاق و كرداري كه در او نقش دروج مي زند بايد انتظار داشت كه در اريكه قدرت و ديكتاتوري روي پدر را سفيد كند.
همانگونه كه اشاره شد فرايند فوق از سال هاي پيش تر آغاز گرديد. در اين بين تجربه خاتمي و چالش هاي به وجود آمده در آن دوران ، خامنه اي را واداشت تا به مهندسي انتخابات بپردازد و از اين طريق مانع از برآمدن چالشي ديگر از صندوق راي شده كه مطالبات و انتقادات جامعه را به سطح هدايت كند. ديكتاتور با مهندسي انتخابات در نظر داشته و دارد آن كسي را بر صندلي رياست جمهوري بنشاند كه مطيع اوامر باشد و به گونه اي ميمون تفكر او گردد و علاوه بر آن نقش " سپهر بلاي " ديكتاتور را نيز بازي كند. به همين علت در انتخابات رياست جمهوري قبلي مجعزه حماقتي شكل گرفت و با مهندسي ديكتاتور ، فرد مطلوبي از صندوق خارج شد كه نه تنها مي توانست پيش برنده اهداف ديكتاتور باشد بلكه گام هاي ناگفته بيشتري نيز براي تحكيم ديكتاتوري او بر مي دارد.
در اين چهار سال احمدي نژاد به عنوان يك تداركاتچي تمام تلاش خود را به كار گرفت تا به آماده سازي نظام فاشيستي خامنه اي بپردازد. به كارگيري نظاميان و شبه نظاميان در بدنه قدرت اجرايي به صورت گسترده، اهدا رانت هاي اقتصادي بزرگ به افراد و شركت هاي منتسب به قدرت ديكتاتور، باز گذاشتن دست نهادهاي امنيتي براي سركوب هر چه بيشتر جامعه و بخصوص جنبش هاي اجتماعي و مدني، پيشبرد برنامه هسته اي با تمام توان و ناديده گرفتن قعطنامه هاي سازمان ملل و تحريم هاي ناشي از آن كه فشار هاي مضاعفي را بر مردم تحميل مي كند، پخش پول (اقتصاد گداپروري)در مابين اقشار پايين دست جامعه به منظور كسب حمايت و استفاده از آنها به عنوان ابزار تبليغي براي سركوب مخالفان، تقويت هرچه بيشتر سپاه پاسداران به عنوان يك حزب پادگاني و دخالت دادن آنها در قدرت، سركوب و محدوديت هاي فراوان در محيط هاي دانشگاهي براي اساتيد و دانشجويان ، شكل دادن به رنجيره اي از حامي پروري (كلاينتاليسم) براي سيطره قدرت سركوب در تمامي فضاهاي سرزميني، سركوب نخبگان سياسي و دگر انديش بستري سازي براي مهاجرت آنها از كشور، وابسته كردن هرچه بيشتر جامعه به اعانه هاي دولتي ، بسترسازي براي سركوب افراد داخل نظام كه مخالف شكل گيري چنين نظام فاشيستي هستند و.... از جمله اقدامات احمدي نژاد در كمك بنيان نهادن نظام فاشيسم ديني توسط خامنه اي ديكتاتور ايران است. در واقع چهار سال خفت و خواري ملت ايران منعكس كننده اماده سازي بنيان هاي نظام فاشيستي است كه دركودتاي انتخاباتي 22 خرداد 1388 پرده برداري شد و در سخنراني 29 خرداد 1388 توسط ديكتاتور اعلام رسمي گرديد. نظامي كه در آن حتي حضور نمايشي مردم در پاي صندوق نيز ديگر نياز نمي باشد و تمامي ابزارهاي سركوب به شديدترين شكل ممكن موجود است. صحبت امروز خامنه اي افتتاح كردن نظام فاشيسم ديني را به وضوح اعلام نمود و اعلان جنگي بود به جامعه كه هرگونه مخالفتي را به شدت سركوب خواهد كرد ، ديكتاتور در قالب يك نظام فاشيستي عريان شده و همه را به سركوب خود دعوت مي كند.
(نوشته شده در 29 خرداد 1388 )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر